دیوان بین المللی دادگستری در 30صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
دیوان بین المللی دادگستری
سازمان :
رکن اصلی قضائی سازمان ملل متحد دیوان دادگستری بین المللی است که مقر آن در لاهه پایتخت هند است و از 15 قاضی که مستقلاً از طرف شورای امنیت و مجمع عمومی انتخاب میشوند تشکیل میگردد. قضات دیوان بدون توجه بملّیت بر اساس صلاحیت شان انتخاب میشوند، لیکن درعین حال دقت میشود که شیوه های مهم قضائی جهان در دیوان نماینده داشته باشند. صلاحیت قضاوت دیوان مشتمل برکلیه مسائلی است که دولتها بدان ارجاع میکنند، و نیز کلیه موضوعاتی که در منشور ملل متحد و در عهدنامه ها یا مقاولات جاری پیش بینی شده باشد. بعلاوه شورای امنیت ممکن است یک مشاجره حقوقی را به دیوان ارجاع نماید. مجمع عمومی و شورای امنیت میتوانند درهر مسئله قضائی از دیوان رای مشورتی بخواهند. منابع حقوقی و قانونی که هنگام اخذ تصمیم مورد استفاده دیوان واقع میشود از این قرار است :
معهودات بین المللی که بعنوان قواعد معمول به ، مورد قبول دو طرف دعوی قرارگیرد. عرف بین المللی که دلالت کند بر رسم عمومی که حکم قانون پیدا کرده باشد. اصول عمومی حقوقی که مقبول ملل متمدن واقع شده باشد. تصمیمات قضائی و تعالیم صلاحیتدارترین صاحبنظران ملل گوناگون به عنوان وسیله فرعی تعیین حکم قانون . در صورت لزوم یکی از دو طرف دعوی میتواند از شورای امنیت بخواهد که اقدامات لازم برای اجرای حکم دیوان را تعیین نماید .
دیوان از سال 1946 بعنوان جانشین دیوان دائمی دادگستری بینالمللی تاسیس یافته است، البته برخلاف دیوان دائمی كه خارج از نظام جامعه ملل بود،دیوان بینالمللی دادگستری ركن قضایی اصلی ملل متحد میباشد. تاكنون دیوان مبادرت به صدور 89 رای و 25 نظریه مشورتی نموده است.
الف ـ اعضای دیوان: دیوان متشكل از 15 قاضی است كه بنا به پیشنهاد گروههای ملی دیوان دائمی داوری از سوی مجمع عمومی و شورای امنیت بر اساس تقسیمبندی جغرافیایی برای مدت 9 سال انتخاب میگردند. قضات مذكور از میان افرادی انتخاب میشوندكه دارای عالیترین مقام اخلاقی بوده و واجد شرایط تصدی پستهای قضایی عالی دركشور خویش می باشند و یا اینكه شهرت بسزایی در حقوق بین الملل دارا هستند. البته در انتخاب قضات نمیبایست صرفا به وضعیت شخصی افراد بسنده نمود، بلكه در انتخاب آنها میبایست در نظر داشت كه مجموعا بتوانند نماینده تمدنهای بزرگ و نظامهای حقوقی مهم جهان نیز باشند. لازم بذكر است كه در میان قضات دیوان نمیبایست بیش از یك تبعه یك كشور وجود داشته باشد.
همچنین چنانچه در جریان رسیدگی به قضیهای هریك از اصحاب دعوی دارای قاضی متبوع خویش نباشند، میتوانند فردی را بعنوان قاضی اختصاصی (ad hoc) در آن قضیه معرفی نمایند.
بعلاوه یك فرد بعنوان منشی دیوان وجود دارد كه مسئول كارهای اداری دیوان میباشد.
ب) صلاحیت دیوان:
دیوان دارای دو نوع صلاحیت ترافعی و مشورتی است. دیوان در رسیدگیهای ترافعی به حل و فصل اختلافات میان دولتها بر اساس حقوق بینالملل میپردازد. حال اینكه در رسیدگی مشورتی بنابه درخواست مجمع عمومی و شورای امنیت یا سایر اركان ملل متحد و آژانسهای تخصصی در ارتباط با یك سئوال حقوقی نظریه مشورتی خویش كه اساسا غیر الزام آور است، مبادرت به صدور نظریه مشورتی میكند. رضایت دولتها مبنای اصلی صلاحیت: در حقوق بینالملل اصل غیر قابل انكاری وجود دارد كه به موجب آن هیچ دولتی ملزم به احاله اختلاف خویش با دولت دیگر به یك مرجع حل و فصل اختلاف (داوری یا قضایی)نمیباشد. بعبارت دیگر بدون توافق و رضایت یك دولت نمیتوان اختلاف موجود بین آن دولت و دولت دیگر را به یك نهاد یا مرجع قضایی یا داوری جهت تصمیم گیری ارائه كرد و رضایت اصحاب دعوی پیش شرط اظهار نظر قضایی نسبت به ماهیت دعوی است. پیشینه این اصل به دوران اولیه تاریخ حقوق بینالملل باز میگردد و محصول مستقیم اصل حاكمیت دولتهاست. این اصل در اساسنامه دیوان نیز تصریح شده است و مكررا در رویه دیوان مورد تایید قرار گرفته است.
بطور مثال دیوان در قضیه نشست ایران و انگلیس در این خصوص بیان داشت:
« قواعد كلی مندرج د رماده 36 اساسنامه …. مبتنی بر این اصل هستند كه صلاحیت دیوان جهت رسیدگی و تصمیم گیری نسبت به یك قضیه در ماهیت دعوی منوط به اراده اصحاب دعوی است.
مادام اینكه اصحاب دعوی طبق ماده 36 به دیوان صلاحیت اعطاء نبخشیدهاند،دیوان فاقد اینچنین صلاحیتی خواهد بود.»
برای صلاحیت دار شدن دیوان جهت رسیدگی به اختلافات دولتها در دو مرحله مبادرت به ابراز رضایت خویش میكنند. در مرحله اول با عضویت در اساسنامه و یا پذیرفتن تعهدات ناشی از اساسنامه و در مرحله دوم با پذیرش صلاحیت رسیدگی به یك موضوع از طریق صدور اعلامیه صلاحیت اجباری، پذیرش ارجاع اختلاف به دیوان در یك معاهده بینالمللی، انعقاد موافقتنامه خاص و یا عدم ایراد صلاحیتی و اعلام مواضع ماهوی (صلاحیت معوق ).
صلاحیت شخصی : بموجب اساسنامه دیوان صرفا دولتها هستند كه میتوانند بعنوان خواهان و یا خوانده در دیوان حاضر شوند. با این حال یك دولت با اعمال حمایت دیپلماتیك میتواند دعوای تبعه خویش را در دیوان مطرح نماید، بشرط اینكه پیش از طرح دعوی نامبرده كلیه مراحل داخلی جبران خسارت را نزد دولت خوانده دعوی طی كرده باشد. همچنین سازمانهای بینالمللی (مجمع عمومی، شورای امنیت و سایر اركان ملل متحد و آژانسهای تخصصی ) میتوانند از دیوان تحت شرایطی درخواست صدور نظریه مشورتی نمایند. البته دیوان در صدور نظرات مشورتی از صلاحدید برخودار بوده و در صورت وجود دلایل متقاعد كننده میتواند از صدور نظریه ممانعت بعمل آورد.
صلاحیت موضوعی: بموجب ماده 36 اساسنامه، دیوان جهت رسیدگی به موضوعات ذیل صالح به رسیدگی میباشد:
1)تفسیر یك معاهده
2) هر مسالهای كه موضوع حقوق بینالملل باشد
3) حقیقت هر امری كه در صورت اثبات نقض یك تعهد بینالمللی بشمار آید.
4) نوع و میزان غرامتی كه باید برای نقض یك تعهد بینالمللی پرداخت شود.
ج )جایگاه دیوان در نظام حقوقی بینالمللی:
دیوان بینالمللی دادگستری از یك طرف یك دادگاه قضایی دائمی بینالمللی است كه از صلاحیت عام جهت حل و فصل اختلافات بینالمللی میان دولتها در صورت ابراز رضایت برخوردار است و از طرف دیگر بموجب منشور و اساسنامهاش ركن قضایی اصلی ملل متحد (ماده 92 منشور و ماده 1 اساسنامه دیوان) بشمار میآید. لذا ارائه هر گونه تحلیل از جایگاه دیوان و نقشهای مربوطه مستلزم در نظر گرفتن این دو كارویژه دیوان است. ذیلا به برخی از نقش های دیوان اشاره می گردد:
1)حل و فصل اختلافات بینالمللی: اولین وظیفه دیوان همانند هر مرجع قضایی دیگر حل و فصل اختلافات موجود میان تابعین اصلی نظام حقوقی بینالمللی (دولتها) میباشد. بموجب ماده 33 منشور« طرفهای یك اختلاف كه تداوم آن ممكن است صلح و امنیت بینالمللی را بمخاطره افكند میبایست ابتدائا از طریق مذاكره، تحقیق، میانجیگری، سازش، داوری، حل و فصل قضایی ، توسل به نهادها یا ترتیبات منطقهای و یا سایر شیوههای مسالمت آمیز بنابه اختیار خویش به راه حلی دست یابند.» در این راستا دیوان بینالمللی دادگستری از جایگاه والایی برخوردار است. ماده 36 (3) منشور از شورای امنیت میخواهد كه به هنگام توصیه در نظر داشته باشند كه اختلافات حقوقی علی الاصول میبایست از سوی اطراف اختلاف به دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع شود.»
البته دیوان بینالمللی دادگستری در حل و فصل اختلافات دارای محدودیتهایی است. اولا همانگونه كه بیان گردید، دیوان صرفا به اختلافات بین دولتها میتواند رسیدگی كند. ثانیا اختلاف میبایست حقوقی بوده و سایر اختلافات به مراجع سیاسی همانند شورای امنیت و مجمع عمومی میبایست واگذار گردد. ثالثا دیوان صرفا زمانی میتواند اظهار نظر قضایی كند كه نظراتش دارای فایده عملی باشد و منتج به حل اختلاف گردد. بعبارت دیگر نمیبایست از ماهیت انتزاعی برخوردار باشند.
2) ركن قضایی اصلی ملل متحد: همانگونه كه بیان گردید دیوان بموجب منشور (ماده 92 منشور) و اساسنامه (ماده 1) ركن قضایی اصلی ملل متحد میباشد. این مساله موجب میشود كه دیوان متفاوت از سایر دادگاههای بینالمللی باشد. این مساله آثار حقوقی زیر را بدنبال خواهد داشت:
ـ با لحاظ اصول حقوقی قابل اعمال در دادرسی های بینالمللی بویژه اصل صحت عمل قضایی دیوان، در اعمال كارویژه قضایی خویش جهت تصمیمگیری نسبت به یك اختلاف (ماده 38 (1)اساسنامه) و یا ارائه نظریه مشورتی (ماده 96 منشور و ماده 65 (1) اساسنامه) دیوان میبایست در جهت دستیابی به اهداف سازمان همكاری نموده و تلاش دارد كه به تصمیمات سایر اركان اصلی جنبه اجرایی ببخشد و از رسیدن به نتیجهای كه به عدم اجرای آنها منتج می گردد، خودداری ورزد.
ـ اعمال صلاحیت از سوی دیوان محدود به محدودیتهایی است كه توسط منشور برای سایر اركان ملل متحد تعیین شده است. بعبارت دیگر همانند سایر اركان دیوان میبایست اصول واهداف مذكور در مواد 1 و 2 منشور ملل متحد را رعایت نماید.
3) تفسیر منشور ملل متحـــد: منشور ملل متحد هیچ مادهای را به تفسیر خود اختصاص نداده است. در كنفرانس سانفرانسیسكو توافق گردید كه هر ركن از سازمان ملل اختیار تفسیر بخش مرتبط با وظایف خویش در منشور را برعهده داشته باشد و دولتهای عضو نیز در تفسیر بخشهایی كه در آن ذینفع هستند آزاد باشند. بعبارت دیگر هیچ اشارهای به ركن صلاحیتدار تفسیر منشور نگردید. با این حال برخی از حقوقدانان با توسل به برخی مواد منشور (بویژه ماده 96) معتقدند كه نقش اصلی تفسیر منشور بر عهده دیوان بینالمللی دادگستری است. دیوان میتواند با ارائه نظریه مشورتی و یا در رسیدگی ترافعی مبادرت به تفسیر منشور كند. این دیدگاه بنحوی مورد تایید مجمع عمومی قرار گرفته است. مجمع طی قطعنامه 1947 خویش بیان میداشت:
«با در نظر گرفتن این واقعیت كه دیوان بینالمللی دادگستری ركن قضایی اصلی ملل متحد میباشد ... توصیه مینماید كه اركان ملل متحد و آژانسهای تخصصی هر از چند گاهی نكات حقوقی دشوار و مبهم در حوزه صلاحیت دیوان بینالمللی دادگستری كه در حین انجام وظایفشان مطرح میشوند و شامل موضوعات اصولی میباشد كه مطلوب است مشخص گردند، از جمله نكات حقوقی مربوط به تفسیر منشور یا سند تاسیس آژانسهای تخصصی … طبق ماده 96 پاراگراف منشور به دیوان بینالمللی دادگستری جهت صدور نظریه مشورتی ارجاع کنند.»
4)تجدید نظر نسبت به احكام سایر مراجع بینالمللی: یكی دیگر از نقشهایی كه برای دیوان بینالمللی دادگستری وجود داشته است،استفاده از دیوان بعنوان دادگاه تجدید نظر در احكام سایر مراجع بین المللی بوده است. به هنگام تهیه منشور مورد پذیرش قرار نگرفت كه دیوان بتواند نسبت به احكام دادگاههای اداری ملل متحد از صلاحیت تجدید نظر برخوردار باشد. با این حال اساسنامه برخی ازدادگاه ها به دیوان این چنین اجازهای را دادهاند. در این خصوص به ماده 12 اساسنامه دادگاه اداری سازمان بینالمللی كار و همچنین ماده 11 اساسنامه دادگاه اداری ملل متحد می توان اشاره نمود. دركنار این دو اساسنامه ،ماده 84 كنوانسیون 1944 شیكاگو نیز به دولتهای عضو خویش اجازه می دهد كه برای استیناف از تصمیم شورای اجرایی ایكائو از دیوان بینالمللی دادگستری استفاده نمایند. در این خصوص بطور مثال به قضایای صلاحیت شورای ایكائو در سال 1972 و سانحه هواپیمایی ایرباس در سال 1988 می توان اشاره نمود كه دولتهای عضو با استناد به این ماده از تصمیم شورای اجرایی ایكائو نزد دیوان بین المللی دادگستری تجدید نظر نموده بودند.
5) توسعه حقوق بینالملل: دیوان بینالمللی دادگستری بعنوان ركن قضایی اصلی ملل متحد و حافظ تمامیت حقوق بینالملل همواره تلاش بر آن داشته است كه بر اساس حقوق قابل اعمال (ماده 38اساسنامه ) به فیصله اختلافات بپردازد، با این حال این امر مانع از آن نگردیده است كه دیوان با رسیدگی به این اختلافات و یا موضوعات حقوقی در قالب صلاحیت ترافعی یا مشورتی به توسعه حقوق بینالملل نپردازد. البته میبایست بین قانونگذاری و توسعه حقوق بین الملل از طریق اعمال و تفسیر قواعد بینالمللی قائل به تفكیك شد.
اگر چه طبق اساسنامه دیوان «تصمیمات دیوان اثر الزام آوری فراتر از اصحاب دعوی نداشته » (ماده 59 اساسنامه) با این حال تصمیمات قضایی دیوان منبع مهمی برای تعیین حقوق بینالملل موجود و شناسایی قواعد عام بشمار می آیند. این امر به دو صورت انجام میپذیرد:
اول اینكه یكی از وظایف دیوان بین المللی دادگستری شناسایی قواعد عرفی بین المللی و اعمال آنها نسبت به قضیه خاص مطروحه است. این وظیفه موجب می گردد كه دیوان در اولین گام مبادرت به شناسایی یك قاعده عرفی نموده و آنرا معرفی كند و با این اقدام خویش مبادرت به توسعه حقوق بین الملل نماید.
دوم اینكه دیوان علاوه بر معاهدات و عرف بینالمللی میتواند بر اساس اصول كلی حقوق بینالمللی تصمیم گیری نماید. در این حالت دیوان برای اعمال یك اصل كلی حقوقی در یك قضیه خاص مجبور خواهد بود كه به تشریح ابعاد آن اصل كلی حقوقی پرداخته و نتیجتا دامنه دانش حقوقی نسبت به آن اصل را توسعه بخشد. این مساله بویژه زمانی از اهمیت بیشتری برخوردار میشود كه دیوان با یك وضعیت خلاء حقوقی مواجه شود.
6) حفظ تمامیت حقوق بینالملل: یكی از وجوه اختلاف میان دیوان بینالمللی دادگستری و سایر مراجع قضایی و داوری در این است كه دیوان یك مرجع جهانی است و بدین دلیل تماما در اختیار اراده اصحاب دعوی نمیباشد . بقول یكی از نویسندگان « دیوان بینالمللی دادگستری یك دادگاه داوری قرن نوزدهم نیست بلكه ركن نظام حقوقی جامعه بینالمللی است و نه ركن اصحاب اختلاف مطروحه نزد دیوان » با این چنین دیدگاهی بوده است كه دیوان در قضیه كانال كورفو بیان می دارد كه « بدون تردید وظیفه دیوان تضمین احترام به حقوق بینالملل است و در این مسیر حافظ اصلی بشمار می آید.»
این امر موجب می گردد كه دیوان چنانچه تشخیص دهد كه تمامیت حقوق بینالملل بمخاطره بیاافتداز فرصتهای موجود در رسیدگی های ترافعی و مشورتی بهره جسته و نظرات خویش را اعلام نظر نماید. در این خصوص مشخصا به رای اخیر دیوان در قضیه سكوهای نفتی می توان اشاره نمود. در حالی كه ایران به عنوان دولت خواهان در لایحه نهایی خویش از دیوان درخواست ننموده بود كه نسبت به مشروعیت اقدام ایالات متحده درحمله به سكوهای نفتی بر اساس حقوق بینالملل توسل با زور بپردازد، باتوجه به طرح موضوع مشروعیت حمله ایالات متحده به عراق دیوان بدین موضوع پرداخت و بعنوان مبنای قانونی برای اینكار دیوان به اهمیت این موضوع برای جامعه بینالمللی اشاره داشت.
د – ایران و دیوان بینالمللی دادگستری
تاكنون چهار قضیه در دیوان مطرح گردیده است كه ایران طرف آنها بوده است. (دو بار بعنوان خواهان و دوبار بعنوان خوانده)
1) قضیه نفت ایران و انگلیس (1951-1952) : بدنبال تصویب قانون ملی شدن نفت در ایران در اول ماه مه 1951 بسیاری از قراردادهای نفتی با شركتهای خارجی پیش از قانون فسخ گردید. (ازجمله قرارداد شركت نفت ایران و انگلیس) بدنبال این قانون دولت انگلیس طی دادخواستی نزد دیوان علیه ایران شكایت نمود و خواهان اعلام نقض تعهدات ایران و جبران خسارت گردید. در مقابل ایران با اعتراض به صلاحیت دیوان خواهان صدور رای عدم صلاحیت شد. دیوان پس از بررسی استدلالات طرفین به این نتیجه رسید كه صلاحیت رسیدگی به موضوع را دارا نیست و از ورود به ماهیت دعوی خودداری نمود.
2) قضیه كاركنان دیپلماتیك و كنسولی ایالات متحد در تهران(1981–1979): بدنبال تصرف سفارت آمریكا در تهران، ایالات متحده با استناد به كنوانسیون های 1961 و 1963 علیه ایران طرح دعوی نمود. ایالات متحده معتقد بود كه دولت ایران با كوتاهی در تامین امنیت سفارت خانه وكاركنان آن تعهدات خویش بر اساس این کنوانسیون ها را نقض نموده است. در مقابل ایران از حضور درجریان دادرسی خودداری نموده و دیوان پس از بررسی وقایع به این نتیجه رسید كه ایران تعهدات خویش را در قبال ایالات متحده نقض کرده است و میبایست سریعا نسبت به آزادی اتباع آمریكایی و تخلیه سفارت آن كشور در تهران خودداری كند . همچنین به ایالات متحد غرامت بپردازد.
3) سانحه هوایی 3 ژولای 1988 (-1989 ): بدنبال سرنگونی هواپیمایی ایرباس جمهوری اسلامی ایران توسط ناوگان دریایی ایالات متحده درخلیج فارس، ایران با استناد به كنوانسیونهای1944 شیكاگو و 1971 مونترال علیه آمریكا طرح دعوی نمود. در مقابل آمریكا با اعتراض مقدماتی نسبت به صلاحیت دیوان درخواست اعلام عدم صلاحیت نمود. با این حال پس از ثبت لوایح كتبی،نمایندگان دو كشور طی نامهای درتاریخ 22 فوریه 1996 به دیوان اعلام كردند كه توافق نمودهاند، رسیدگی به موضوع ادامه نیافته و موضوع خارج از دیوان حل و فصل گردد.
4) قضیه سكوهای نفتی (2003ـ1992):بدنبال حملات نظامی نیروی دریایی ایالات متحده به چهار سكوی نفتی شركت ملی نفت ایران در سالهای 1987 و 1988 جمهوری اسلامی ایران در 2نوامبر 1992 بموجب معاهده مودت 1955 ایران و آمریكا علیه ایالات متحده طرح دعوی نمود . در مقابل ایالات متحده ضمن ادعای عدم ارتباط اختلاف مطروحه از سوی ایران با عهد نامه مودت اعلام داشت كه هیچ یك از موارد مورد استناد مبنایی برای صلاحیت دیوان فراهم نمیآورند و از دیوان تقاضای رد صلاحیت خویش را نمود . دیوان پس از بررسی موضوع صلاحیت درسال1996 اعلام داشت كه بر اساس ماده x عهد نامه مودت دارای صلاحیت است. متعاقبا ایالات متحده با هدف به تاخیر فاصله انداختن جریان دادرسی و متوازن ساختن ادعاهای اصحاب دعوی در 23ژوئن 1998 علیه جمهوری اسلامی ایران دعوای متقابلی رامطرح ساخته و مدعی گردید كه ایران با حمله به كشتیها، مینگذاری درخلیج فارس و درگیری نظامی تعهدات خویش در قبال آمریكا رانقض كرده است. در پاسخ به این ادعا جمهوری اسلامی ایران ضمن رد آن،دعوی متقابل را قابل طرح ندانست. دیوان متعاقبا طی قراری در 10 مارس 1998 ادعای متقابل ایالات متحده را قابل طرح دانست. دیوان پس از بررسی استدلالات اصحاب دعوی طی رای ماهوی خویش علیرغم عدم پذیرش ادعای ایران مبنی بر نقض آزادی تجارت اعلام داشت كه اقدام ایالات متحده در حمله به سكوهای نفتی در پرتوی حقوق بینالملل توسل به زور بر اساس معاهده مودت قابل توجیه نیست. همچنین دیوان دعوای متقابل آمریكا را نیز نپذیرفت.
اساس نامه دیوان دادگستری بین الملل:
ماده 1- دیوان بینالمللی دادگستری كه به موجب منشور مللل متحد به عنوان ركن مهم قضایی سازمان تاسیس شده طبق مقررات این اساسنامه تشكیل یافته و انجام وظیفه خواهد نمود.
فصل اول – تشكیلات دیوان
ماده 2- دیوان بینالمللی دادگستری عبارت است از یك هیات قضات مستقل كه بدون توجه به ملیت آنها از میان كسانی انتخاب میگردند كه عالیترین مقام اخلاقی را دارا بوده و هریك واجد شرایطی باشند كه برای انجام مشاغل عالی قضایی در كشور خود لازم است یا از جمله متبحرین در علم حقوق باشند كه تخصص آنها در حقوق بینالمللی شهرت به سزایی دارد.
ماده 3-1- دیوان مزبور مركب است از پانزده عضو بدون اینكه در میان آنها بیش از یكنفر تبعه یك دولت باشد.
2- در این مورد كسی كه ممكن است تبعه بیش از یك دولت محسوب گردد تبعه كشوری محسوب خواهد شد كه معمولاً در آنجا حقوق مدنی و سیاسی خود را اعمال میكند.
ماده 4-1- اعضاء دیوان بینالمللی دادگستری را مجمع عمومی و شورای امنیت از میان اشخاصی كه اسامی آنها به وسیله گروههای ملی مربوط به دیوان دائمی داوری پیشنهاد میگردند طبق مقررات زیر انتخاب مینمایند:
2- در مورد اعضاء ملل متحد كه در دیوان دائمی داوری نماینده ندارند داوطلبان به وسیله گروههای ملی پیشنهاد خواهند شد كه دولتهای آنها برای این منظور و طبق شرایطی كه به موجب ماده 44 مقاولهنامه لاه مورخ 1907 راجع به حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات بینالمللی برای اعضاء دیوان دائمی داوری مقرر است، معین میگردند.
این متن فقط قسمتی از دیوان بین المللی دادگستری می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
برچسب ها : دیوان بین المللی دادگستری , دیوان بین المللی , دادگستری , صلاحیت قضاوت دیوان , دانلود دیوان بین المللی دادگستری , شورای امنیت