امروز: سه شنبه 4 دی 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) با بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شده در بورس تهران

بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) با بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شده در بورس تهراندسته: حسابداری
بازدید: 13 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 73 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 76

بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (PE) با بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شده در بورس تهران در 76صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 4,900 تومان

خرید

بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) با بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شده در بورس تهران

فصل اول: كلیات تحقیق

1-1-      مقدمه

پیش‌بینی عنصر كلیدی در تصمیم‌گیری، استفاده از اطلاعات است. این عجیب نیست، زیرا اثر بخشی نهایی هر تصمیم به نتایج وقایعی بستگی دارد كه به دنبال هر تصمیم روی می‌دهند. توانایی پیش‌بینی جوانب غیرقابل كنترل این وقایع قبل از انجام تصمیم، انتخاب بهترین تصمیم را تسهیل می‌كند اغلب تصمیم را بصورت ذیل پیش‌بینی مربوط می‌كنند:

تصمیم‌واقعی: تصمیمی كه فرض می‌كند پیش‌بینی صحیح است + ذخیره‌ برای خطای پیش‌بینی. به طور كلی هدف از پیش‌بینی كاهش ریسك در تصمیم‌گیری است و چون پیش‌بینی نمی‌تواند ریسك را به طور كامل حذف كند، ضرورت دارد فرایند تصمیم‌گیری بطور صریح نتایج عدم اطمینان باقیمانده برای پیش‌بینی را در نظر بگیرد.

یكی از مهم‌ترین قسمت‌های اقتصاد كه تصمیم‌گیری و پیش‌بینی جزء لاینفك آن محسوب می‌شود بازارهای سرمایه می‌باشد. اقتضاء این بازارها به گونه‌ای است كه سرمایه‌گذاران را مجبور می‌سازد كه هر لحظه‌ با توجه به اطلاعات موجود و محدودیت‌ها، تصمیمات  و پیش‌بینی‌های سرمایه‌گذاری خود را اجراء نمایند. لذا فعالان این بازارهای سرمایه‌ نیازمند اطلاعاتی مربوط و قابل اتكا جهت تصمیم‌گیری‌های خود هستند. لیكن اینكه كدام اطلاعات و متغیرها كه تصمیم‌گیرندگان بازار سرمایه از آنها در جهت پیش‌بینی‌های صحیح خود استفاده می‌نمایند مربوط و دارای محتوای اطلاعاتی می‌باشد و استفاده از آنها منجر به تصمیم‌ درست و به تبع آن پیش‌بینی وقایع آینده می‌شود، موضوعی است كه محققین سالهای مدیدی را جهت جواب دادن به این مسأله صرف كرده‌اند.

2-1- اهمیت موضوع

طبیعتاً فعالان بازارهای سرمایه‌ جهت تصمیم‌گیری‌های خود با اطلاعات و متغیرهای بیشماری روبرو می‌باشند و خواهان آن هستند كه تصمیمی براساس مفید‌ترین و مربوط‌ترین اطلاعات اتخاذ نمایند كه كمترین ریسك و بیشترین بازده را عاید آن‌ها نماید و روشهایی كه تصمیم‌گیرندگان را جهت یافتن چنین پارامترهایی یاری می‌رساند ممكن است یافته‌های تجربی در طی چندین سال فعالیت در بازارها باشد یا اینكه از مبانی و مفاهیم تئوریك استفاده نمایند.

لذا با توجه به مطالب مذكور در فوق دو تا از مفاهیم و پارامترهای ماندگار سرمایه‌گذاری كه تصمیم‌گیرندگان در امر پیش‌بینی‌های خود از آن بسیار استفاده می‌كنند EPS[1] (سود هر سهم) و نسبت P/E[2] (قیمت به سود هر سهم) می‌باشد. چرا كه سهامدار یا تصمیم‌گیرنده با توجه به بازار آتی سهام و انتظار خود از بازار آتی حاضر می‌شود سهامی را به چندین برابر سود حاصل از آن خریداری نماید. لیكن اینكه آیا این نسبت‌ها محتوای اطلاعاتی دارد و تا چه اندازه‌ سرمایه‌گذاران  را در جهت اخذ تصمیمات به جا یاری می‌رساند مسایلی هستند كه همیشه محقیقن در جهت جواب دادن به این مسائل بوده‌اند. لذا این موضوع هم از لحاظ تئوریك و مفهومی و هم از لحاظ تجربی با توجه به مطالعات انجام شده در طی سنوات گذشته در برخی از بازارهای سرمایه‌ كشورهای مختلف روشن شده‌است كه نسبت P/E دارای بار اطلاعاتی جهت انجام پیش‌بینی می‌باشد. بعنوان مثال یكی از معتبرترین تحقیقات صورت گرفته، آقای باسو[3] در سال 1973، این موضوع را مطرح نمود كه عواید گروه سهم‌های با نسبت P/E پایین بیشتر از عواید گروه سهم‌های با نسبت بالا می‌باشد.

این تحقیق نشانگر آن است كه این نسبت جهت امر تصمیم‌گیری مناسب می‌باشد و در سطح جزئی‌تر نیز می‌تواند مفید واقع شود با همه این تفاسیر آیا می‌توان با توجه به مفاهیم تئوریك و تجربه‌های بازارهای مختلف نتیجه مشابهی را اتخاذ نمود و بیان نمود كه این نسبت در بازار سرمایه ایران نیز همان نتایج بازارهای سرمایه‌ كشورهایی مانند آمریكا (بورس نیویورك) را دارد؟

3-1- تعریف مسأله

عدم اطمینان موجود در آینده علی‌الخصوص در بازارهای سرمایه، تصمیم‌گیرندگان را وادار به استفاده از مرتبط‌ترین پارامترها در امر تصمیم‌گیری جهت كاهش ریسك تصمیم‌گیری می‌نماید در این راستا بیشتر استفاده‌كنندگان به طور نسبی از نسبت P/E كه در برگیرنده دو متغیر بسیار مهم قیمت  و سود سهم كه در امر تصمیم‌گیری بسیار حائز اهمیت می‌باشد، استفاده می نمایند و همچنین از EPS (سود هر سهم) بعنوان یك پارامتر برای تصمیم‌گیری خرید سهام استفاده می‌نمایند. لیكن اینكه آیا این نسبت‌ها و مفهوم‌ها از پارامتر‌های مرتبط جهت پیش‌بینی در بازار سرمایه ایران می‌باشد یا خیر؟ موضوعی است كه در هاله‌ای از ابهام قراردارد چراكه محیط اقتصادی، ویژگیهای بازار سرمایه ایران و مقررات حاكم بر آن متفاوت از سایر بازارهای سرمایه‌ دنیا می‌باشد.

لیكن با توجه به مطالب فوق سؤالات ذیل مطرح می‌گردد:

   ·آیا EPS (سود هر سهم) دارای محتوای اطلاعاتی می‌باشد یعنی اینكه آیا رابطه معنادارای بین نسبت مذكور با بازده سهام وجود دارد؟ (هدف اصلی تصمیم‌گیرندگان كاهش ریسك یا افزایش بازده می‌باشد و اطلاعاتی هم كه استفاده می‌نمایند به منظور نیل به دو هدف مذكور می‌باشد.)

   ·آیا نسبت P/E (قیمت به سود سهم) دارای محتوای اطلاعاتی می‌باشد یعنی اینكه آیا رابطه معنادارای بین نسبت مذكور و بازده سهام وجود دارد؟

   ·در صورتیكه نسبت P/E با بازده سهام رابطه معناداری داشته باشد آیا سهم‌های با نسبت P/E كوچكتر دارای عوایدی بیش از سهم‌های با نسبت P/E بزرگتر می‌باشد؟ (این مفهوم به لحاظ تئوریك اثبات شده است كه سهامی با نسبت P/E كوچكتر عواید بیشتری نسبت به سهامی با نسبت P/E بزرگتر دارند.)[4]

        ·كدامیك از دو پارامتر EPS و P/E رابطه معنادارتری با بازده سهام دارند؟

سؤالات فوق، مواردی هستند كه در صورت مشخص شدن، استفاده‌كنندگان را در استفاده از نسبت P/E و EPS و اتخاذ تصمیم بهینه بسیار یاری می‌كند.

4-1- فرضیات تحقیق

با توجه به سؤالات مطرح شده در این تحقیق چهار فرضیه اساسی در نظر گرفته شده كه عبارتند از:

الف) بین EPS (سود هر سهم) و بازده سهام رابطه معناداری وجود دارد.

ب) بین نسبت P/E (قیمت به سود هر سهم) و بازده سهام رابطه معنا‌داری وجود دارد.

ج) در مقایسه P/E با EPS، نسبت P/E رابطه معنادارتری با بازده سهام دارد.

د) به طور میانگین، سهامی با نسبت P/E كوچكتر بازده بالاتری نسبت به سهامی با نسبت P/E بزرگتر دارند.

5-1- اهداف تحقیق

اهداف ما از این تحقیق این است كه محتوای اطلاعاتی دو متغیر EPS و P/E را در بازار سرمایه ایران بررسی نماییم. بطوریكه قبلاً اشاره شد، تصمیم‌گیرندگان بازار سرمایه از نسبت‌های EPS و P/E بعنوان پارامترهای تصمیم‌گیری خود استفاده‌ می‌كنند لیكن رابطه داشتن این پارامترها و محتوای اطلاعاتی آن‌ها با متغیر بازده كه هدف‌نهایی تصمیم‌گیرندگان بازار است، برای همه استفاده‌كنندگان بسیار حائز اهمیت می‌باشد.

6-1- روش تحقیق

در مرحله اول اطلاعات مربوط به بازده، سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) برای شركتهای فعال در صنعت خودروسازی، دارویی و سیمانی از طریق بورس اوراق بهادار تهران گردآوری خواهد شد.

در مرحله بعد با استفاده از روش رگرسیون همبستگی متغیرهای مربوطه ارزیابی و نتیجه‌گیری كلی صورت خواهد گرفت. (فرضیه اول و دوم)

برای بررسی فرضیه سوم نتایج  بدست آمده از آزمون  دو فرضیه اول و دوم را با هم مقایسه می‌كنیم و صحت آن را ارزیابی می‌كنیم.

برای بررسی فرضیه چهارم نسبت‌های P/E شركت‌ها را با استفاده از P/E میانگین به دو نمونه بالا و پایین میانگین طبقه‌بندی می‌كنیم و سپس با استفاده از رگرسیون، همبستگی بین متغیرها را آزمون می‌كنیم و سپس نتایج آزمون را با توجه به فرضیه چهارم مورد ارزیابی قرار می‌دهیم. این قسمت در فصل روش‌شناسی تحقیق به طور كامل توضیح داده خواهد داده شد.

7-1- حدود پژوهش

قلمرو موضوعی: قلمرو موضوعی این تحقیق به بازده، نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) و سود هر سهم (EPS) شركتها محدود می‌شود.

قلمرو مكانی: قلمرو مكانی این تحقیق محدود به شركتهای خودروسازی، دارویی و سیمانی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق محدود به اطلاعات سالهای 1378 لغایت 1382 می‌باشد.

8-1- واژه‌های كلیدی

EPS: نسبت سود هر سهم برابر نسبت سود شركت به تعداد سهام منتشر شده می‌باشد كه خود بیانگر نوعی بازده سرمایه با توجه به تعداد سهام منتشره می‌باشد یعنی شركت با توجه به سرمایه خود كه توسط سهامداران تأمین شده‌است چقدر توانسته به سود دست یابد.

P/E: نسبت قیمت به سود هر سهم نشانگر این است كه سهامداران حاضرند چندبرابر سود هر سهم بعنوان ارزش سهام مذكور پرداخت نمایند. كه از تقسیم قیمت روز سهام به سود سهام بدست می‌آید.

بازده سهام یا سرمایه‌گذاری: كه بازده مذكور شامل سود سهام و تغییرات قیمت سهام در طی یك بازه زمانی خاص می‌باشد كه به صورت ذیل محاسبه می‌شود:

سود سهام + تغییرات قیمت سهام = بازده سهام

بازار سرمایه: بازاری است كه در آن اوراق بهاداری مانند اوراق قرضه و سهام معامله می‌شود نمونه، بازار سرمایه نیویورك می‌باشد كه یكی از اولین بازارهای سرمایه دنیا است.

فصل دوم: ادبیات تحقیق

1-2- مقدمه

بیان فرایند سرمایه‌گذاری در یك حالت منسجم، مستلزم تجزیه‌ و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایه‌گذاری است در این حالت فعالیت‌های مربوط به فرایند تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه‌گذاران كه بر روی تصمیم‌گیری آنها تأثیر می‌گذارد مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در سالهای اخیر سهام عادی نسبت به پس‌انداز و اوراق قرضه از بازده بالایی برخودار بوده‌است. آیا در این حالت همه سرمایه‌گذاران برای كسب بازده بیشتر در سهام عادی سرمایه‌گذاری می‌كنند؟

جواب این سؤال این است كه بازده بالا همواره ریسك بالایی نیز به دنبال دارد و تمامی تصمیمات سرمایه‌گذاری براساس روابط میان ریسك و بازده صورت می‌گیرد. بنابراین‌، اولین كار بررسی رابطه میان ریسك و بازده سرمایه‌گذاری و تعیین روابطی است كه میان آنها وجود دارد.

با توجه به اهداف سازمان یا فرد سرمایه‌گذار فرایند تصمیم‌گیری بطور سنتی در یك فرایند دو مرحله‌ای صورت می‌گیرد:

1-   تجزیه و تحلیل اوراق بهادار

2-   مدیریت پرتفوی

تجزیه و تحلیل اوراق بهادار شامل ارزشیابی اوراق بهادار است در حالیكه مدیریت پرتفوی شامل مدیریت مجموعه سرمایه‌گذاری یك سرمایه‌گذار در قالب پرتفوی (مجموعه داراییها) با ویژگیهایی منحصر به فروش می‌باشد.

آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی است كه امروزه بر روی تصمیمات سرمایه‌گذاران تأثیر می‌گذارند.

تحقیق حاضر بر روی مرحله اول فرایند تصمیم‌گیری یعنی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار تمركز دارد. لذا جهت انجام صحیح تصمیم و عبور موفقیت‌آمیز از مرحله اول بایستی مؤلفه‌های تأثیرگذار را شناسایی و تجزیه‌ و تحلیل نمود و در نهایت، با درك صحیح از مؤلفه‌ها و شرایط مهم، تصمیم درست را اتخاذ نمود. لذا سرمایه‌گذار جهت اتخاذ تصمیم صحیح بایستی مؤلفه‌هایی همچون بازار سرمایه‌، بازده، ریسك، مدلهای ارزیابی مورد استفاده و اطلاعات جانبی مالی كه مؤید تصمیم صحیح سرمایه‌گذار می‌باشند را درك نماید و با لحاظ و شناخت كامل این مؤلفه‌ها سرمایه‌گذاریهای خود را انجام دهد لیكن ما در ادامه بحث مؤلفه‌های تأثیرگذار را به تفضیل بحث می‌كنیم تا زمینه لازم را جهت موضوع اصلی تحقیق آماده نماییم.

1-1-2- بازارهای سرمایه:[1]

شركتهای بازرگانی برای تامین مالی فعالیتهای خود به حجم بالایی از سرمایه‌ نیاز دارند این شركتها برای اینكه بتوانند رشد و توسعه یابند، نیازمند سرمایه‌گذاری بالایی هستند واضح‌ است كه تأمین این میزان سرمایه در زمان محدودی میسر نیست و بایستی از محل دیگری تأمین شود. دولتها و شركتها نیز به منظور ارائه بهتر خدمات و كالاها به مردم نیازمند این هستند كه حجم بالایی پول، وام بگیرند. بازارهای سرمایه این امكان را برای شركتها و دولتها فراهم می‌سازند كه آنها بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار نیازهای خود را برطرف سازند. سرمایه‌گذاران نیز از طریق خرید این اوراق بهادار بازده خود را افزایش می‌دهند.

بازارهای اولیه در صورتی كه بتوانند به نحو صحیح عمل كنند می‌توانند برای اقتصاد سرمایه‌داری كاملاً مفید باشند برای اینكه این بازارها كانال مناسبی را برای سرمایه‌گذاران و وام‌گیرندگان ایجاد می‌كنند. به علاوه این بازارها باعث می‌شوند سرمایه‌ها به سمت كسانی سوق پیدا كند كه توان استفاده از پول و سرمایه‌ را دارند.[2]

در واقع وظیفه مهم یك بازار سرمایه تخصیص بهینه منابع است. به بازارهای اوراق بهاداری كه این ویژگی را داشته باشند كارایی تخصیص[3] گفته می‌شود.

به عبارت دیگر یك بازار كارای عملیاتی بازاری است كه در آن هزینه مبادله خدمات با حداقل قیمت صورت گیرد. بازارهای اولیه بدون وجود بازارهای ثانویه نمی‌توانند به خوبی فعالیت كنند. سرمایه‌گذاری كه اوراق بهاداری را خریداری می‌كند در صورتیكه تمایل نداشته باشد آن را تا موعد سررسید نگهداری كند باید بتواند به راحتی و با كمترین هزینه بفروشد.

وجود بازارهای ثانویه فعال این اطمینان را برای خریداران اوراق بهادار اولیه فراهم می‌سازد كه آنها بتوانند در هر موقعی كه بخواهند اوراق بهادار خود را در بازار بفروشند. البته این چنین فروشی می‌تواند همراه با زیان نیز باشد. البته این میزان زیان بهتر از آن است كه سرمایه‌گذار اصلاً نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.

1-1-1-2- بازارهای اولیه [4]

بازار اولیه بازاری است كه در آن وام گیرنده اوراق بهادار جدیدی را منتشر می‌كند و در ازای وجه نقد به سرمایه‌گذار (خریدار) می‌فروشد:

برای مثال فروشهای جدید اوراق مشاركت، یا سهام شركت ای‌بی‌ام در ایالات متحده در بازارهای اولیه اتفاق می‌افتد. منتشركننده این اوراق بهادار در ازای فروش اوراق بهادار جدید خود وجه  نقد دریافت می‌كند. از طرفی عرضه‌كنندگان سرمایه پراكنده هستند و دستیابی به آنها مستلزم وجود سازمان خاصی است. بنابراین منتشركنندگان در خصوص اوراق بهادار جدید به موسسات تأمین سرمایه رجوع می‌كنند. مؤسسات تأمین سرمایه علاوه بر كمك به شركتها، در طراحی و فروش اوراق بهادار، در بازارهای اولیه و ثانویه نیز مشخص هستند.

2-1-1-2- بازارهای ثانویه [5]

بعد از اینكه اوراق بهادار در بازارها اولیه به فروش رفت، باید مكانیزم كارا وجود داشته باشد تا سرمایه‌گذاران در صورت تمایل بتوانند آن را مجدداً خرید و فروش كنند. بازارهای ثانویه این امكان را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌آورند كه آنها بتوانند اوراق بهادار موجود را بین خود خرید و فروش كنند.

سهام عادی، سهام ممتاز و اوراق قابل خرید و فروش در بازارهای سهام مورد معامله قرار می‌گیرند. بعضی از بازارهای ثانویه سهام بصورت بازارهای حراج هستند. این بازارها شامل فرایند حراج در یك مكان فیزیكی معین هستند. در این بازارها كارگزاران، امور مربوط به سرمایه‌گذاران را انجام می‌دهند. كارگزاران واسطه‌هایی هستند كه میان خریداران و فروشندگان قرار می‌گیرند و سعی می‌كنند بهترین قیمت را كه در معامله به نفع دو طرف باشد كسب كنند.

یكی دیگر از انواع بازارهای ثانویه سهام، بازار مبتنی بر چانه‌‌زنی است كه شامل شبكه‌ای از معامله‌گران است كه از طریق آمادگی برای خرید و فروش اوراق بهادار با قیمت‌های مشخص بازار را تشكیل می‌دهند. برخلاف كارگزاران معامله‌گران از خود خرید و فروش و نحوه فروش ذینفع هستند. برای اینكه معامله‌گران اوراق بهادار را از فروشندگان می‌خرند و به خریداران می‌فروشند و از تفاوت قیمت خرید و فروش منتفع می‌شوند.

3-1-1-2- بازار سوم و چهارم[6]

بازار سوم شامل كلیه بازارهای خارج از بورس است كه در آنها اوراق بهاداری كه در بورس بهادار پذیرفته شده‌اند، داد و ستد می‌شوند. این بازار برای جوابگویی به نیازهای مؤسسات بزرگ سرمایه‌گذاری كه تمایل ندارد برای داد و ستد‌های عمده، هزینه‌های كارگزاری عمده را پرداخت نمایند بوجود آمده‌است. این خریداران و فروشندگان عمده، از طریق كارگزارانی كه عضو سازمان بورس نیستند به داد و ستد می‌پردازند. این كار باعث می‌شود، مبلغ حق كمیسیونی كه به كارگزاران پرداخت می‌شود كمتر باشد.

لیكن چنین بازارهایی در حال حاضر در ایران وجود ندارد.

بازار چهارم هنگامی بوجود می‌آید كه دو سازمان بزرگ (وافراد ثروتمند) بدون دخالت كارگزار، اوراق بهاداری را مستقیماً معامله كنند. اصولاً بازار چهارم یك شبكه ارتباطی میان سرمایه‌گذارانی است كه علاقمند به خرید و فروش حجم سهام بالایی هستند. در این بازار سرمایه‌گذاران می‌توانند اطلاعات موردنظر خود را در خصوص اوراق بهادار خاص از طریق سیستم‌های اتوماتیك خصوصی بدست می‌آورند.

2-1-2- مفهوم كارایی بازار[7]

نحوه واكنش بازار به اطلاعات جدید، قسمت مهمی از كسب رابطه تعادلی است كه توسط نظریه بازار سرمایه برآورد می‌شود. بنابراین، رابطه مستقیمی میان نظریه بازار سرمایه و مفهوم بازارهای كارایی مبتنی بر اطلاعات وجوددارد، این رابطه شامل نحوه تأثیرگذاری اطلاعات بر فرآیند بازار و تغییرات قیمت به سمت تعادل جدید است. اگرچه مفهوم بازار كارا به همه بازارهای مالی تعلق دارد ولی تأكید ما بر بازار سهام است.

سرمایه‌گذاران قیمت سهام را براساس  جریانات نقدی مورد انتظار حاصل از سهام و ریسك آن تعیین می‌كنند. سرمایه‌گذارانی كه منطقی عمل می‌كنند باید بتوانند از تمامی اطلاعات موجود و یا اطلاعاتی كه می‌توانند كسب كنند به نحو احسن استفاده كنند.

این مطالب می‌تواند شامل اطلاعات معلوم و یا برآوردهایی درباره آینده باشد. در هر صورت اطلاعات عامل مهمی در تعیین قیمت سهام است و به همین دلیل بحث مهمی در مباحث مربوط به مفهوم  بازارهای كالا به شمار می‌رود.

بازار كارا بازاری است كه در آن اطلاعات موجود بلافاصله بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می‌گذارد. مفهوم بازار كارا بر این فرض استوار است كه سرمایه‌گذاران در تصمیمات خرید و فروش خود تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام لحاظ خواهند كرد. بنابراین‌، قیمت فعلی سهام شامل تمامی اطلاعات شناخته شده اعم از اطلاعات گذشته و اطلاعات فعلی است.

این مفهوم یك ادعا یا توقع نیست بلكه تغییرات كاملی است كه در اثر انتشار اطلاعات جدید در قیمت سهام صورت می‌گیرد. یك بازار كارا دارای خصوصیات زیر می‌باشد:

1-  حضور تعداد زیادی سرمایه‌گذار منطقی كه به دنبال حداكثر كردن سود خود می‌باشند و به طور فعال از طریق تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و معامله سهام در بازار مشاركت دارند. این سرمایه‌گذاران به تنهایی نمی‌توانند بر قیمت اوراق بهادار تأثیر بگذارند.

2-   دریافت اطلاعات بدون هزینه است و بلافاصله بطور وسیعی در اختیار همگان قرار می‌گیرد.

3-   اطلاعات به صورت تصادفی بوجود می‌آیند و مستقل از اعلان سایر اطلاعات می‌باشند.

4-  سرمایه‌گذاران در قبال ارائه اطلاعات جدید سریعاً عكس‌العمل نشان می‌دهند كه این خود باعث تغییر قیمت سهام می‌شود.

3-1-2- اشكال مختلف بازار كارا

معیار اصلی در ارزیابی میزان كارایی بازار، اطلاعات است. در یك بازار كارای كامل، قیمتهای اوراق بهادار شدیداً متأثر از كلیه اطلاعات موجود در بازار می‌باشد و چون اطلاعات موجود تأثیر خود را بر قیمتها گذاشته‌اند.

سرمایه‌گذاران نمی‌توانند مجدداً از این اطلاعات برای كسب سود استفاده كنند. در چنین بازاری، قیمت اوراق بهادار برابر با ارزش ذاتی آن است به گونه‌ای كه این ارزش ذاتی نشان‌دهنده تمامی اطلاعاتی است كه در خصوص این اوراق بهادار وجود دارد.

از سال 1970 به بعد مباحث وسیعی در خصوص مفهوم بازار كارا به عنوان فرضیه بازار كارا صورت گرفته‌است طبق این مطالعات سه نوع بازار به شرح ذیل وجود دارد:

1-   شكل ضعیف بازار كارا[8]:

یكی از متداولترین نوع اطلاعات در ارزیابی ارزش اوراق بهادار، داده‌ها و اطلاعات مربوط به بازار است. برخی اطلاعات موجود مربوط به دوره‌های قبل بوده و تأثیر آن‌ها در قیمتهایی اوراق بهادار منعكس شده است و تأثیری در پیش‌بینی تغییرات آتی قیمتها ندارد و به همین دلیل ارزش كمتری دارند این نوع اطلاعات كه تأثیر كمتری بر روی قیمت سهام دارد شكل ضعیف از فرضیه بازار كارا را نشان می‌دهند. در صورتیكه شكل ضعیف فرضیه بازار كارا صادق باشد باید گفت كه تغییرات گذشته قیمت باید رابطه‌ای با تغییرات آتی قیمت نداشته باشد. به عبارت دیگر، تغییرات قیمت سهام در طول زمان باید مستقل و یا تقریباً این‌گونه باشد.

2- شكل نیمه‌قوی[9] بازار كارا:

سطح خیلی متداول كارایی بازار نه‌تنها شامل اطلاعات موجود قیمتی است، بلكه شامل اطلاعات شناخته شده و در دسترس مانند اطلاعات مربوط به درآمد، سودتقسیمی، اعلان تجزیه سهام، پیشرفتهای جدید در مورد مطالعات، مشكلات تأمین مالی و تغییرات مربوط به حسابداری است. در بازاری كه چنین اطلاعاتی سریعاً در قیمتها منعكس می‌شود به آن بازاركارای نیمه‌قوی گفته می‌شود. بازار كارای نیمه‌قوی شامل سرمایه‌گذاری است كه از اطلاعات منتشره جدید استفاده نمی‌كنند و انتظار دارند با توجه به متوسط ریسك، بازده بیشتری بدست آورند. اگر تعدیل قیمت سهام در مقابل برخی از اطلاعات منتشره با تأخیر انجام شود. سرمایه‌گذاران بتوانند با استفاده از تأخیر به بازده غیرمتعارف دست پیدا كنند بدین معناست كه بازار نیمه قوی یك بازار كارای كامل نیست چون در بازار كارای كامل، به محض وقوع اطلاعات قیمتها تحت تأثیر اطلاعات قرار می‌گیرند.

2-    شكل قوی بازار كارا[10]:

در این بازارها قیمتهای سهام كاملاً تحت تأثیر اطلاعات اعم از اطلاعات عمومی و غیرعمومی است. اگر بازار كارا به شكل قوی آن وجود داشته باشد هیچ گروهی از سرمایه‌گذاران نمی‌توانند بیش از نرخ بازده در یك دوره از زمان منتفع شوند. پرتفویهایی كه به صورت حرفه‌ای مدیریت می‌شوند معمولاً جزء یك دسته هستند شكل قوی بازار كارا در برگیرنده شكل ضعیف و نیمه‌قوی نیز هست و نشاندهنده بالاترین سطح كارایی بازار است.

2-2- بازده سهام و انواع روشهای محاسبه بازده سهام

برای تجزیه و تحلیل نهایی در تصمیم‌گیری در انتخاب اوراق بهادار از رابطه ریسك و بازده مورد انتظار استفاده می‌شود. هدف سرمایه‌گذاران حداكثر كردن بازده موردانتظار است، اگرچه آنها نظر دارند ریسك اولیه را كاهش دهند. بازده در فرایند سرمایه‌گذاری نیروی محركی است كه ایجاد انگیزه می‌كند و پاداش برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود. بازده ناشی از سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران حائز اهمیت است. برای اینكه تمامی بازی سرمایه‌گذار به منظور كسب بازده صورت می‌گیرد. یك ارزیابی از بازده، تنها راه منطقی است كه سرمایه‌گذاران می‌توانند برای مقایسه سرمایه‌گذاریهای جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درك بهتر عملكرد سرمایه‌گذاری، اندازه‌گیری بازده واقعی لازم است. مخصوصاً اینكه بررسی بازده مربوط به گذشته در تخمین و پیش‌بینی بازده‌های آتی نقش زیادی دارد.

1-2-2- بازده تحقیق یافته در مقابل بازده مورد انتظار[11]

تعیین تفاوت میان بازده تحقیق یافته و بازده موردانتظار از اهمیت بالایی برخوردار است. برای اینكه این دو بحث در مسائل و مباحث سرمایه‌گذاری بطور وسیع مورد استفاده قرار می‌گیرد. بازده تحقیق یافته، بازده‌ای است كه واقع شده‌است یا بازده‌ای است كه كسب شده‌است در حالیكه بازده موردانتظار عبارت است از بازده تخمینی یك دارایی كه سرمایه‌گذاران انتظار دارند كه در یك دوره آینده بدست آورند.

بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود و یا اینكه برآورده نشود. سرمایه‌گذاران برای كسب بازده موردانتظار بایستی یك نوع دارایی را خریداری كنند و توجه داشته باشند كه این بازده ممكن است تحقیق نیابد.

سرمایه‌گذاری بر روی اوراق بهادار ریسك‌دار و بلند‌مدت می‌تواند باعث برآورده‌شدن بازده موردانتظار سرمایه‌گذاران شود در حالیكه در كوتاه مدت این امر كمتر اتفاق می‌افتد.

2-2-2- اجزای بازده

بازده معمولاً از دو بخش تشكیل می‌شود:

1-   سود دریافتی:[12]

مهمترین جزء بازده سودی است كه به صورت جریانات نقدی دوره سرمایه‌گذاری بوده و می‌تواند به شكل سود تقسیمی باشد، ویژگی متمایز این دریافت‌ها این است كه منتشركننده پرداخت‌هایی را به صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می‌كند، این جریانات با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است.

2-   سود (زیان) سرمایه:[13]

دومین جزء مهم بازده، سود (زیان) سرمایه است كه مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. به این جزء كه ناشی از افزایش (كاهش) قیمت دارایی است سود (زیان) سرمایه گویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است كه دارنده اوراق قصد فروش آنها را دارد. مجموع این دو جزء، بازده كل اوراق بهادار را تشكیل می‌دهد. كه برای هر اوراق بهاداری به صورت زیر است:

افزایش قیمت   +

یا        سود دریافتی = بازده كل هر اوراق بهادار

كاهش قیمت    -

3-2-2- ریسك

ریسك و بازده در سرمایه‌گذاری و تأمین مالی همیشه با هم هستند و نمی‌توان آنها را جدا از هم فرض كرد، چرا كه تصمیمات مربوط به سرمایه‌گذاری همیشه براساس رابطه میان ریسك و بازده صورت می‌گیرد. سرمایه‌گذاران همیشه باید در تصمیمات سرمایه‌گذاری خود ریسك را در نظر داشته باشند. ریسك به معنی میزان اختلاف میان بازده واقعی سرمایه‌‌گذاری با بازده مورد انتظار می‌باشد. بیشتر سرمایه‌گذاران بر این تصورند بازده واقعی كمتر از بازده مورد انتظار است هرچه پراكندگی بازده بیشتر باشد ریسك نیز بیشتر خواهد بود.

ریسك = اختلاف بین بازده واقعی با بازده‌ مورد انتظار

1-3-2-2- منابع ریسك

ریسك كلی دارایی مالی تابعی از چندین عامل است كه در زیر به آنها اشاره میشود:

1-  ریسك نوسان نرخ بهره:[14] ریسك نوسان نرخ بهره، ریسكی است كه یك سرمایه‌گذار به هنگام خریدن  اوراق قرضه با بهره ثابت می‌پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه‌ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار كاهش می‌یابد. قیمت این اوراق با نرخ بهره رابطه معكوس دارد.

2-  ریسك بازار: [15] ریسك بازار عبارت است از تغییر در بازده كه ناشی از نوسانات كلی بازار است همه اوراق بهادار در معرض ریسك بازار هستند اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسك است. ریسك بازار می‌تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل ركود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باشد.

3-  ریسك تورمی:[16] این نوع ریسك كه تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. عبارتست از ریسك قدرت خرید، یا  كاهش قدرت خرید وجوه سرمایه‌گذاری‌شده. این نوع ریسك با ریسك نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینكه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم، افزایش می‌یابد. علت این است كه قرض‌دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید سعی می‌كنند نرخ بهره را افزایش دهند.

4-    ریسك تجاری:[17] ریسك ناشی از انجام تجارت و كسب و كار در یك محیط خاص را ریسك تجاری گویند.

5-  ریسك مالی:[18] ریسك مالی، ریسك ناشی از بكارگیری بدهی در شركت است. شركتی كه میزان بدهی آن بیشتر است، ریسك مالی آن افزایش می‌یابد. این ریسك مفهوم اهرم مالی را نیز در بر می‌گیرد.

6-  ریسك نقدینگی:[19] ریسك نقدینگی، ریسك مرتبط با بازار ثانویه است كه اوراق بهادار در آن معامله می‌شوند. آن دسته از سرمایه‌گذاریهایی كه خرید و فروش آن به‌ آسانی صورت می‌گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخودار است. هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد، میزان ریسك نقدینگی نیز افزایش می‌یابد.

7-   ریسك نرخ ارز:[20] تمامی سرمایه‌گذارانی كه امروزه به صورت جهانی و بین‌المللی سرمایه‌گذاری می‌كنند در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی و بین‌المللی به پول رایج كشور خود با ریسك نرخ ارز مواجه هستند. می‌توان گفت ریسك نرخ ارز ریسك ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است.

8-  ریسك كشور:[21] ریسك كشور با ریسك سیاسی، ریسك مهمی است كه سرمایه‌گذارانی كه در كشورهای دیگر سرمایه‌گذاری می‌كند با آن روبرو هستند و باید به ثبات آن كشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. كشورهایی كه از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند این ریسك در آن كشورها پایین است.

2-3-2-2-  انواع ریسك:

یك راه منطقی برای تقسیم ریسك كلی به اجزاء آن، تمایز میان اجزاء كلی (بازار) و اجزاء خاص (اوراق خاص) است. این دو نوع ریسك را كه تجزیه و تحلیل‌ گران مدرن به آنها ریسك سیستماتیك و ریسك غیرسیستماتیك می‌گویند. به شرح زیر می‌توان نشان داد:

ریسك غیر سیستماتیك + ریسك سیستماتیك = ریسك كل[22]

به آن قسمت از تغییرپذیری در بازده كلی اوراق بهادار كه به تغییرپذیری كلی بازار بستگی ندارد ریسك غیرسیستماتیك گویند. این نوع ریسك منحصربه اوراق بهادار خاصی است و به عواملی همچون ریسك تجاری، مالی و ریسك نقدینگی بستگی دارد. اگرچه كلیه اوراق بهادار تا حدودی از ریسك غیرسیستماتیك برخودار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسك مرتبط است. بدیهی است اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهام شركتها را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد و برعكس.

این تغییرات بدون توجه به رفتار یك سرمایه‌گذار خاص رخ می‌دهد و برای كلیه سرمایه‌گذاران بحران‌ساز است. ممكن است تغییرپذیری در بازده كلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی داشته باشد كه به آن ریسك سیستماتیك یا ریسك بازار گفته می‌شود.

معمولاً تمامی اوراق بهادار تا حدودی از یك ریسك سیستماتیك برخوردارند (اعم از اوراق قرضه و سهام) این نوع ریسك در برگیرنده ریسكهای تورم، بازار و نرخ بهره است.


این متن فقط قسمتی از بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) با بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شده در بورس تهران می باشد

جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 4,900 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم (EPS) و نسبت قیمت به سود هر سهم (PE) با بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شده در بورس تهران , نسبت قیمت به سود هر سهم , بازده سهام در شركتهای پذیرفته‌شد , بورس تهران , دانلود بررسی مقایسه‌ای رابطه بین سود هر سهم , ریسك سیستماتیك

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر